آسیبهای ورود غیرتخصصی طلاب به عرصههای علوم انسانی و ضرورت تخصصگرایی در سیره امام صادق علیهالسلام
به گزارش رسانه مرام، حجت الاسلام ابراهیم شریفی، دکتری فلسفه اخلاق، طی یادداشتی به آسیبهای ورود غیرتخصصی طلاب به عرصههای علوم انسانی و ضرورت تخصصگرایی در سیره امام صادق علیهالسلام، پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
در جهان معاصر، رشد روزافزون علوم انسانی و گسترش شاخههای متنوع آن، نیازمند نگاهی دقیق، عمیق و تخصصی است. امروز هیچ حوزهای از دانش، بدون آشنایی با مبانی نظری، روششناسی و ادبیات علمی خود قابل ورود و فهم نیست. از اینرو، ورود غیرتخصصی به عرصههای علمی، بهویژه در علوم انسانی، نهتنها موجب گسترش معرفت نمیشود، بلکه گاه به آسیبهای جدی در فهم، تبیین و عرضهی معارف دینی نیز منجر میگردد. در سالهای اخیر، یکی از دغدغههای مهم در فضای علمی حوزه و دانشگاه، مسئلهی ورود برخی طلاب به حوزههای تخصصی علوم انسانی بدون برخورداری از آموزشهای لازم و آشنایی کافی با مبانی این علوم است. هرچند انگیزهی این ورود غالباً دینی و فرهنگی است و از دغدغهی اصلاح نگاههای سکولار به علوم انسانی سرچشمه میگیرد، اما بیتوجهی به لزوم تخصص علمی در این مسیر، میتواند نتایج معکوس داشته باشد.
ضرورت نگاه تخصصی در علوم انسانی
علوم انسانی، از روانشناسی و جامعهشناسی گرفته تا فلسفه، مدیریت، حقوق و علوم تربیتی، دارای چارچوب مفهومی، تاریخ اندیشه و روش تحقیق ویژهی خود هستند. تسلط بر علوم انسانی، مخصوصاً رشته حقوق، مستلزم سالها مطالعه، پژوهش و آشنایی عمیق با منابع اصلی است. وقتی فردی بدون شناخت کافی از مبانی معرفتشناختی، روششناسی و زبان علمی این رشتهها وارد آن شود، معمولاً دچار سطحینگری و تفسیرهای نادرست از مفاهیم میگردد. چنین رویکردی ممکن است موجب تضعیف جایگاه علمی حوزه شود و تصویری غیر دقیق از نگاه دینی به علوم انسانی ارائه دهد. از مهمترین آسیبهای ورود غیرتخصصی طلاب به حوزههای علوم انسانی میتوان به سطحینگری در تحلیلهای علمی، بدفهمی مفاهیم تخصصی، و تضعیف اعتبار علمی حوزه و دین اشاره کرد. وقتی پژوهشهای غیرتخصصی با عنوان «اسلامیسازی علوم انسانی» عرضه میشود، ممکن است در نگاه جامعه دانشگاهی بیاعتبار جلوه کند و به جای تقویت تعامل حوزه و دانشگاه، فاصله ایجاد نماید.
بنابراین بر طلاب علوم دینی لازم و ضروری است تا با یادگیری یک علم تخصصی از طریق تحصیل در موسسات تخصصی حوزوی یا در دانشگاه، تخصص لازم را در علم مد نظر کسب کنند تا بتوانند در آن زمینه نظریه پردازی کنند. این علم هم نه فقط شامل علوم حوزوی، بلکه شامل علوم انسانی و علوم دانشگاهی نیز میگردد و به تجربه ثابت شده است که کسانی که از طریق طلبگی و علوم حوزوی وارد رشتههای تخصصی دانشگاهی شدهاند، به مراتب موفقتر از کسانی بودهاند که فقط به تحصیل در زمینه علوم دانشگاهی مشغول بودهاند.
نگاه دین به تخصص و ارجاع به اهل علم
اسلام دینی است که همواره به ارجاع امور به متخصصان و اهل علم سفارش کرده است. قرآن کریم میفرماید: «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (نحل، ۴۳) یعنی: «اگر نمیدانید، از دانایان بپرسید.» این آیه بهروشنی بیان میکند که آگاهی و تخصص در هر زمینهای شرط اظهار نظر و مرجعیت علمی است. این اصل، نهتنها در علوم تجربی و انسانی، بلکه در خودِ علوم دینی نیز جاری است. فقیه، مفسر، متکلم و محدث هر یک باید مسیر علمی و روشمند خود را طی کنند تا سخنشان اعتبار یابد.
سیره امام صادق علیهالسلام و نظام علمی تخصصی
خلاصهای از روایت: روزی مردی از شام نزد امام جعفر صادق(ع) آمد و گفت شنیدهام شما در همه علوم آگاه هستید، آمدهام تا با شما مناظره کنم. امام از او پرسید: در چه زمینهای؟ او گفت: در مورد قرآن و حروف و اعراب آن. امام فرمود: با حُمران بن أعین (یکی از شاگردانم) مناظره کن. مرد گفت: من میخواهم با خود شما بحث کنم. امام فرمود: اگر بر او پیروز شدی، مثل این است که بر من پیروز شدهای. مرد پذیرفت و با حُمران مناظره کرد، ولی شکست خورد. سپس خواست در ادبیات عرب بحث کند؛ امام او را به أبان بن تغلب معرفی کرد و باز هم مغلوب شد. در فقه با زراره مناظره کرد، در کلام با مؤمن طاق، در توحید با هشام بن سالم، و در امامت با هشام بن حکم؛ و در همه موارد شکست خورد. در پایان، مرد شامی گفت: گویا خواستی نشان دهی در میان شیعیانت افرادی دانا در رشتههای مختلف وجود دارند. امام فرمود: آری، خداوند پیامبران و اوصیا را فرستاد تا حق و باطل را از هم جدا کنند و هر یک جایگاه خود را بشناسند. مرد شامی تحت تأثیر علم و نظم فکری شاگردان امام قرار گرفت و گفت: خوشا به حال کسی که در کنار شما باشد. سپس خواست از پیروان امام شود، و حضرت او را پذیرفت و به هشام فرمود: آموزشهای لازم را به او بده. ( اختیار معرفه الرجال ) نکات و پیوند با بحث «تخصصگرایی برای طلاب»:
- مدرسه امام صادق(ع) الگویی از یک نظام علمی تخصصی بود. امام، شاگردانی را تربیت کرد که هر یک در شاخهای از علوم دینی و عقلی تبحر داشتند؛ از فقه و تفسیر تا فلسفه و کلام و مناظره.
- امام (ع) خود با آن مرد مناظره نکرد، بلکه او را به متخصصان هر رشته ارجاع داد؛ این یعنی حتی در زمان امام، تقسیم علمی و تخصصی کارها مورد تأیید معصوم بود.
- این روش، نشان میدهد که دانش جامع، نیازمند جمعی از متخصصان است، نه یک فردِ همهچیزدان.
- در دنیای امروز که حجم و تنوع دانش دینی و انسانی بسیار گستردهتر از گذشته است، تخصصگرایی نه تنها لازم بلکه واجب کفایی است تا دین بهدرستی تبیین شود.
- همانطور که امام صادق(ع) برای هر علم شاگردی ویژه تربیت کرد، امروز نیز حوزههای علمیه باید برای رشتههایی چون فقه، قرآن، کلام، اخلاق، رسانه، جامعهشناسی دینی و حتی فناوریهای نو، متخصصان واقعی پرورش دهند.