مختصات عدالت‌خواهی طلاب در جامعه اسلامی و راه‌های پیشگیری از افراط و تفریط

به گزارش رسانه مرام، حجت الاسلام علی نصرآیادی، سطح 4 اخلاق، طی یادداشتی به بررسی مختصات عدالت‌خواهی طلاب در جامعه اسلامی و راه‌های پیشگیری از افراط و تفریط پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:

عدالت‌خواهی از بنیادی‌ترین آموزه‌های اسلام و از شاخصه‌های برجسته‌ی مکتب اهل‌بیت(ع) است. طلاب علوم دینی به عنوان وارثان رسالت انبیا، نقش ویژه‌ای در تبیین، تحقق و صیانت از مفهوم عدالت دارند. با این حال، عدالت‌خواهی اگر بدون مبنا، روش و جهت صحیح دنبال شود، می‌تواند به افراط، تفریط و آسیب‌های اجتماعی و اعتقادی بینجامد. از این‌رو، شناخت مختصات و مرزهای صحیح عدالت‌خواهی برای طلاب ضروری است. عدالت از مفاهیم عمیق و چندوجهی در اندیشه‌ی اسلامی است که تعاریف گوناگونی برای آن بیان شده است. در فلسفه‌ی اسلامی، عدالت به معنای «وضعُ کلِّ شیءٍ فی موضعِه» یعنی قرار گرفتن هر چیز در جای شایسته‌ی خود دانسته می‌شود. در علم اخلاق ارسطو و اخلاق اسلامی، عدالت به عنوان «اعتدال در قوای نفس» مطرح است؛ یعنی هماهنگی میان قوای شهوی، غضبی و عاقله در مسیر عقل و شرع. از منظر فقهی و حقوقی، عدالت عبارت است از رعایت حقوق الهی و انسانی بر پایه‌ی موازین شرع. در عرصه‌ی اجتماعی و سیاسی نیز عدالت به معنای توزیع متوازن فرصت‌ها، حقوق و مسئولیت‌ها بر اساس تقوا، شایستگی و رضای الهی تفسیر می‌شود.

باید توجه داشت که عدالت در دو ساحت قابل بررسی است: عدالت در مقام ثبوت و نفس‌الامر، و عدالت در مقام تحقق خارجی. عدالت در مقام ثبوت، حقیقتی مطلق، الهی و غیرقابل تغییر است که ریشه در علم و حکمت خداوند دارد و همان نظم و توازن حقیقی عالم هستی است. اما عدالت در مقام تحقق، به دلیل محدودیت‌های معرفتی، ضعف‌های مدیریتی و شرایط اجتماعی، نسبی و ناقص است. از همین‌رو، عدالت واقعی و کامل تنها در زمان حضور معصوم(ع) تحقق می‌یابد، زیرا تنها معصوم است که از علم کامل به مصالح و مفاسد برخوردار است و می‌تواند توازن حقیقی میان حقوق و تکالیف را برقرار سازد. در عصر غیبت، وظیفه‌ی جامعه و به‌ویژه طلاب، حرکت در مسیر تحقق «عدالت تقریبی» و نزدیک شدن به عدالت معصومانه است، هرچند وصول به عدالت مطلق میسور نخواهد بود و هنوز با عدالت واقعی فاصله وجود دارد و این عدالت بدون وجود و حضور معصوم علیهم السلام ممکن نخواهد بود.  طلاب علوم دینی هم باید توجه داشته باشند که هرچقدر هم بخواهند به عدالت برسند، به عدالت مطلق و صدردصدی نخواهند رسید؛ اما تلاش برای رسیدن به عدالت مطلق، باعث می‌شود به آن نزدیکتر شوند.

برخی عدالت را به معنای برابری تعریف کردند که دارای اشکالاتی بود. سپس عدالت را معنای قرار دادن هر چیزی در جای خودش و یا دادن هر حقی به صاحب آن حق تریف کردند. در نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین علی(ع) عدالت را نه صرفاً یک مفهوم سیاسی یا حقوقی، بلکه روح حاکم بر نظام اسلامی معرفی می‌کند. در سخنی کوتاه اما ژرف می‌فرماید: «العدل یضع الأمور مواضعها»؛ عدالت هر چیز را در جای خود قرار می‌دهد. امام علی(ع) عدالت را پایه‌ی قوام جهان می‌داند و آن را مقدم بر احسان  و بخشش معرفی می‌کند، چرا که عدالت شرط بقای نظام اجتماعی است و احسان، فضیلتی فراتر بر پایه‌ی آن. از نگاه علوی، عدالت نه در تندروی و قهر، و نه در مصلحت‌گرایی و سازش، بلکه در محور حق و عقلانیت متجلی است.

طلاب در مسیر عدالت‌خواهی باید توجه داشته باشند که عدالت بدون علم و فقه، به سطحی‌نگری و شعارزدگی می‌انجامد. عدالت‌خواهی حقیقی نیازمند شناخت مبانی دینی، تحلیل دقیق شرایط اجتماعی و درک واقعیت‌های زمان است. عدالت‌خواهی علمی و عالمانه بر پایه‌ی اجتهاد، عقلانیت و بصیرت استوار است، در حالی که عدالت‌خواهی احساسی و عوامانه معمولاً به قضاوت‌های عجولانه، افراط در داوری، و آسیب به چهره‌ی دین منجر می‌شود.

مرز عدالت‌خواهی با هرج‌ومرج باید روشن باشد. عدالت‌خواهی در جامعه‌ی اسلامی به معنای مقابله با ظلم و فساد است، اما این مقابله باید در چارچوب نظام و قوانین اسلامی صورت گیرد. عبور از مسیرهای قانونی، تضعیف اعتماد مردم به نهادهای دینی و سیاسی، و استفاده‌ی جناحی از شعار عدالت، مصداق افراط است. همان‌گونه که سکوت در برابر ظلم یا توجیه خطاهای صاحبان قدرت، نوعی تفریط و بی‌مسئولیتی است. طلاب باید عدالت‌خواهی خود را بر مدار تکلیف الهی و رضای خدا تنظیم کنند، نه بر اساس جناح، شخص یا هیجان اجتماعی. عدالت‌خواهی بدون تقوا و بصیرت، به انحراف می‌انجامد. تقوا، ضامن سلامت نیت است و بصیرت، مانع فریب‌خوردن از ظواهر. طلابی که می‌خواهند پرچم عدالت را برافراشته نگاه دارند، باید در کنار علم، به تزکیه‌ی نفس، حلم و درک سیاسی توجه کنند تا حرکت آنان موجب وحدت امت اسلامی باشد، نه تفرقه و بی‌اعتمادی.

در نهایت، عدالت‌خواهی برای طلاب یک فعالیت حاشیه‌ای یا شعاری نیست، بلکه بخشی از هویت رسالی آنان است. عدالت‌خواهی افراطی به تندروی و تخریب می‌انجامد و عدالت‌گریزی یا سکوت در برابر ظلم، به انفعال و بی‌اثر شدن دین در جامعه. مسیر درست، همان عدالت‌خواهی آگاهانه و علوی است؛ حرکتی عقلانی، الهی و تکلیف‌مدار که در پرتو علم، اخلاق و ولایت استمرار می‌یابد و می‌تواند جامعه‌ی اسلامی را به سمت تحقق هرچه بیشتر عدالت الهی سوق دهد.

ارسال یک دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.